سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تف برمن و سکوت من و شعرم - ::₪ ° کلاغه به خونه ش میرسه؟ ° ₪ ::
  • رها آزاد

    -کلی نوشته بودم به خیال خودم،بعد سیستم قات زد بعد من کنترل cزدم مطلبمو کپی کردم بعد restart کردم بعد...هی هی هی خیلی باهوشم نه؟
    -امتحان امروز یه توصیه ی کاملا بهداشتی نشده بود...گند زدم به سرتاسر ورقه م...اولش که برگه مو دادم راضی بودم به خیالم...یعنی فکر کرده بودم دوتا غلط بیشتر ندارم...اما معلوم شد فقط دوتا جواب درست دارم و تمام...افتادم مثل سگ...به درک
    -مراسم داداش یکی از بچه ها بود مسجددانشگاه...سپهریان قران خوند...وای که چه صوتی داشت توله سگ...یعنی اگه من بمیرم و یکی اینجوری برام قران بخونه زنده میشم فی الحال...
    -و تو تویی که دوست دارمت اما نمیشناسمت...
    چودر بستی به روی من به کوی صبر رو کردم/چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم/چرا رو در تو آرم من؟که خودرا گم کنم در تو؟/ به خودبازآمدم نقش تو در خودجستجو کردم...با من اینگونه نباش...



    *


    _zoom