سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسنک کجایی؟ - ::₪ ° کلاغه به خونه ش میرسه؟ ° ₪ ::
  • رها آزاد

    من گرسنه نیستم حسنکّ من خرد و خسته ام...درهم شکسته ام حسنک...دلتنگ و دلگیرم...پراز اشک و گریه ام حسنک آخرکجایی؟
    حسنک من بلد نیستم دلداری بدهم به عزیزی که دارد پدر عزیزتر از جانش را از دست میدهد...حسنک من نمیتوانم وقتی که سرما خورده برایش کاری بکنم...حسنک من از دست خودم که اینهمه ناتوانم دلگیرم....کجایی حسنک؟دعای نشابوریان ترا نساخت دعای منهم از سقف خانه و خوابگاه بالاتر نرفت هرگز...خدای مهربان صدای مرا نشنید...نمی‌شنود حسنک...او صدای نشابوریان را هم نشنید...
    من از ناتوانی خودم به ستوه آمده ام و از نفهمی این جماعت هم...همه چیز بهم ریخته است حسنک...راستی آیا این تو نبودی که در کلاس دوم دبستان بره ها و مرغ و خروسها را غذا دادی؟نکند اشتباه گرفته باشمت حسنک؟تو زمانی وزیر نبودی؟در زمانهای خیلی خیلی دور؟حسنک چرا این دنیای لعنتی به انتها نمی‌رسد؟از دعاکردنی که کسی نه می‌شنود نه می‌بیندخسته ام حسنک...من عکس بچگهای تترا که در کتاب دوم دبستان بود به دیوار اتاقم زده ام...اتاق من تخت کوچکی در یک اتاق 6نفره است حسنک...اتاقی که بایست چهارنفر در ان زندگی کنند حسنک.البته من به دست و پابستگی عادت دارم حسنک...اتاق من در خانه‌ی پدری هم بسیار کوچک است...دیشب میان گریه هایی که نبایست صدا می‌داشت به این فکر افتادم که چطور دارد اندازه‌ی اتاقم هرچندسال یکبار کوچکتر می‌شود حسنک...اتاق بعدی گمانم همان باشد که در دل خاک می‌سازند...حیف که انجا نمی‌توانم دیوارها را کاغذ بچسبانم و عکس تو و عکس جوجو را به دیوار بزنم حسنک...حیف که انجا هرگز از خواب بیدار نخواهم شد حسنک...گمانم دیگر مرگ را دوست نداشته باشم حسنک...هرچند به زندگی‌ام هم امیدی ندارم ...حسنک کاش پدر ح.م از آی سی یو با معجزه ی زندگی بیرون بیاید.کاش آرزوی من پیش از آنکه دیر شود به آسمان برسد



    *


    _zoom