سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همیشه دیر میرسم - ::₪ ° کلاغه به خونه ش میرسه؟ ° ₪ ::
  • رها آزاد


    یه وقتی یه وبلاگ باحال پیدا کردم و یه صفحه‌شم save کردم بخیال اینکه بعدا برم و ته و توی آرشیوشو در بیارم...حالا که دارم دنبالش می‌گردم بلاگفای کوفتی errorمیده...میگه همچین وبلاگی وجود نداره...من خودم یه صفحه‌شو دارم بخدا...live-dead.blogfa

    هفته پیش استاد نیومد کلاس 5شنبه رو...دوستم اصرار کرد بیا اتاق ما فیس بوکتو فعال کن من کانکتم...رفتم که ببینم چی میشه...فعالشم کردم اما رو سیستم خودم بالا نمیاد!ژنتیک من با نت مشکل داره وقتی اجتماعی میشه...همون کلاغ تک و تنها و تکرو بامن سازگاره...بعدش یه درخواست دوستی از یه کنتکت قدیمی رو applyکردم چندتا از عکسو مطلب وکامنتاشم likeزدم بعدنش که رفتم تو هات میلم می‌بینم پیام گذاشته شما؟؟؟واقعا که که که تو روح هرچی درخواست دوستیه...انگار مرض دارن بعضیا
    از اون بدتر رفیق شفیق و پدربزرگوار خودمه که تو فیس بوک اومده اسم منو دیده پیام گذاشته اسم هنری منو چرا دزدیدی؟؟؟آخه تو کجابودی وقتی من رهاآزاد شدم پدر؟تو هنرت چیه که بمن نمی‌گی؟خوبه برات شعرای جفنگمو با اسم رها میدادم...خوبه پدرم بودی و این حرفو زدی...که که تو فیس بوک و تمام بازیای مزخرفش...من کلاغم مرا با شبکه‌های اجتماعی و شلوغ پلوغ کاری نیست...اونجا پدر به پسر رحم نمی‌کنه وای بحال غریبه ها...

    از یه وبلاگ معجزه وار پیدا شده ی تازه هم خوشم اومده...براش یه کامنت گذاشتم اماطرف بیغ تر ازاون بود که بفهمه حرف منو...خود منه توی ده سال پیش...داره راهی رو شروع میکنه که من تهشم شاید هرگز از مسیری که من رفتم نیاد شاید متوقف بشه شاید حتی بمیره قبل از اینکه به حالای من برسه اما من خواستم کمکش کنم زودتر به حالای من برسه...عشقش زبان و نقاشیه و داره کامپیوتر می‌خونه من اگه اولین سالی که کنکور دادم می‌دونستم میتونم زبان شرکت کنم الان بهترین نقطه‌ی دنیام ایستاده بودم...نه اینطور خاک برسرو بلاتکلیف و برباد رفته که الانم...هیچکس بمن نگفت خودمم نمیدونستم...دخترک احمق نفهمید...
    بذار وبلاگشو با غرغراش به روز کنه منم می‌رم نقاشیاشو میبینم دلم شاد میشه...باقیش مهم نیست...هست؟بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش...آنکس که صدچراغ دارد و بیراهه میرود...



    *


    _zoom