![]() |
![]() |
||
رها آزاد
بهش میگم من یه روزی راز اون یادداشتای منفجر شونده ی رییس گجت رو پیدا می کنم و اونوقت انتقامم رو از تمام مشتریایی که بهای واقعی کار مترجم رو نمی دن می گیرم.. ببخشیدا گجت غلط کرد سخت کوش بود مرتیکه پپه.همه کارا رو پنی و سگش ردیف می کردن والا!!! همه می فهمیدن غیراز خود گجت خان که اونم از نفهمیش بود باز. پ.ن1-- اولش می خواستم فایل منم مث نامه های گجت منفجر بشه اما بعد دیدم خو اونوقت کی پول منو بده؟؟؟خداییش منصرف شدم. پ.ن2--فقط واسه دلم که داره می میره اینومی نویسم: |
![]() |
_ |