سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 - ::₪ ° کلاغه به خونه ش میرسه؟ ° ₪ ::
1
  • رها آزاد

     در هنگام تولد کهکشان راه شیری، هفت طیف اصلی نور رنگین کمان که به وجود آورنده ی دنیاهای فرم هستند، به شکل هفت موجود معظم و قدرتمند با نام خالقان نوری اِلوهیم از دل یک دروازهی ستارهای بسیار عظیم که اکنون مرکز کهکشان شما را تشکیل میدهد، به درون خلا بزرگ وارد شدند و با استفاده از خمیره ی خلقت که از سوی خالق اصلی به ایشان اعطا شده بود، تمام اجرام آسمانی موجود در کهکشان راه شیری از جمله سحابیها، خوشه های ستارهای، منظومه ها، سیارات، قمرها و غیره را به وجود آوردند و سپس خودشان نیز به میلیونها موجود آگاهی کوچکتر تجزیه شدند یا به بیانی دیگر در کالبد موجودات بعد سوم/چهارمی که خود از خمیره ی خلقت به وجود آورده بودند، حلول یافتند؛ برای مثال میتوانید خودتان را به عنوان یک فرشته ی الوهیم در نظر بگیرید که وارد شهری (منظومه ای) خالی از سکنه می شوید، سپس به واسطه ی یک انفجار برونگرا به تعداد سلولهای بدنتان تجزیه شده و در کل سطح شهر پراکنده میگردید و همزمان روح حیات بخش خالق در تمامی آن سلولها جریان مییابد و بدینسان از هر کدام یک موجود آگاهیِ متشکل از دو نیمه ی مردانه (جسم) و زنانه (روح) آفریدگار پدید میآید تا کم کم پیشرفت کند، تکامل و گسترش یابد، پله پله طبقات آگاهی الهی را بپیماید و در انتها با دستیابی به سطح خاصی از کمال، باری دیگر به خالق اصلی بازگردد؛ پس میتوان گفت که خالق اصلی از طریق این فرایند باشکوه در حال گسترش آگاهی خود تا بینهایت است.
       وقتی ما از خالقان نوری اولیه صحبت میکنیم، منظورمان موجوداتی هستند که حاصل نخستین تناسخ اِلوهیم در کالبدهای مادی میباشند. بسیاری از آنها پس از گذشت دورانهای متمادی به تکامل رسیدند و به ابعاد بالا صعود کردند و گروه دیگر که بعضا به صورت کلی فرشته ی مقرب لوسیفر (آنوناکی) نیز نامیده میشوند، در ابعاد پایینتر باقی ماندند تا اینگونه نقش نیمه ی تاریک خالق اصلی در این دنیای زیرجهانی را ایفا کنند . موجودات بسیار عظیم و باشکوهی (فرشتگان مقرب) که هماکنون به دنیاهای نوری راه یافته اند، یعنی پس از رسیدن به مرحلهی خاصی از آگاهی الهی، دوباره به خالق اصلی بازگشته اند، نتیجه ی به کمال رسیدن همان خالقان اولیه هستند و خدایان کنترل کننده که بشریت به جای ستایش پروردگار یکتا یعنی جستجوی خالق اصلی در دنیای درون، به اشتباه آنها را میپرستد و با انرژی ترس تغذیه میکند، خالقانی هستند که به علت پرداختن به نفسانیات در سطوح پایین آگاهی کهکشانی (ابعاد سوم/چهارم) گیر کردهاند؛ به همین دلیل است که از نگاه موجودات ابعاد بالا و حتی خودِ آنوناکیها هیچ نزاعی بین آنان وجود ندارد، زیرا با وجود اینکه آنها در تضاد و تقابل با یکدیگر هستند، همواره به یاد میآورند که در زمانهای بسیار دور به عنوان برادرانی با یکدیگر پیمان بستند که این مجموعه ی آموزشی بسیار عظیم (کهکشان راه شیری) را به سطح بعدی آفرینش انتقال دهند و اکنون ما در همان لحظه ی تاریخی هستیم"
       جمع بندی کلی از این مبحث بسیار مهم این است که: دو دستهی اصلی از موجودات خداگونه ی مختلف و متضاد که ما آنها را با اسامی "خالقان نوری" و "خدایان کنترل کننده" میشناسیم، همگی جزو تناسخهای نخستین ساکنان کهکشان شما هستند که حاصل نزول فرشتگان بسیار عظیم مقرب اولیه یا همان خالقان نوری اِلوهیم (سازندگان دنیای فرم) بودند. به این صورت که هفت فرشتهی مقرب الوهیم به وسیله ی هفت طیف پایینی نور الهی، ابعاد یکم تا هفتم را پدید آوردند و سپس خود را در کالبد میلیونها موجود آگاهیِ خداگونه تناسخ دادند. بخشی از آن جوامع که در ابعاد سوم/چهارم حضور داشتند، طبق قوانین کیهانی حاکم در لایه های پایین کهکشانی، به دو گروه روشن و تاریک تبدیل شدند تا اینگونه به قطبیت دنیاهای متضاد، آگاهی ببخشند. این دو گروه اصلی از موجودات خداگونه، مهندسان سازنده ی کهکشانی هستند که خمیره ی آفرینش را از الوهیم به ارث برده بودند و همانطور که گفتیم، گروهی از آنان در عوالم پایین سکنی گزیدند و اینگونه به ایجاد تضاد و دوگانگی در لایه های پایین کهکشان راه شیری کمک کردند و گروه دیگر یعنی خالقانی که بین قدرت و کمال، مسیر تکامل را در پیش گرفتند، هر کدام به صورت انفرادی به ابعاد بالا صعود کردند، کم کم گسترش یافتند، در نهایت با یکدیگر ادغام گشتند و فرشتگان مقرب یا سایر اساتید نوری را در این الگوی کوچکتر شده ی جهان هستی (کهکشان راه شیری) به وجود آوردند.بنابراین وقتی خدایان کنترل کننده در کتب مذهبی خویش به شما میگویند که "ما آسمانها و زمین را پدید آورده ایم" نه کاملا سخنی درست و نه تماما اشتباه است"
      برای مثال میتوانید عمارتی باشکوه را تصور کنید که توسط اجدادتان که استادان معماری بوده اند، بنا شده است، وقتی شما میخواهید آن سازه را به دیگران معرفی کنید، میتوانید بگویید که ما آن ساختمان را ساخته ایم
    . در آن صورت شما فقط کلمه ی "اجداد" را به کار نبردهاید، پس نه دروغ گفتهاید و نه حقیقت مطلب را ادا کرده اید . گروهی از اساتید صعود کرده که در زمانهای بسیار دور کهکشانی از ساکنان هفت تمدن اولیه ی موجود در کهکشان شما بودند و اکنون برای کمک به شیفت سیاره ی زمین به ابعاد پایین تر بازگشتند (تناسخ یافته اند)، یعنی وارد واقعیت بعد سوم شدند که مطابق زمان/فاصله ی طبقاتی کیهانی، گذشته های دور خودشان و زمان حال شما محسوب می شود، در اصطلاح 411هزار کارگر روشنایی و یا پیشگامان فرشته ای پروسه ی معراج زمین نامیده میشوند. آنان با اتصال به خود برترشان که حاضر در شهرهای نوری معلق در آسمان است و شما بعضا از آنها به عنوان ستارگان متحرک یاد میکنید، به آفرینش زمین نوین کمک میکنند. شهرهای نوری در واقع سفینههای مادری از جنس آگاهی مطلق (نور) هستند که هزاران کشتی نوری را در خود گنجاندهاند. اساتید نوری به شکل گویهای نورانی (کشتیهای نوری) در نقاط مختلف جو سیاره ی شما حرکت میکنند و از طریق کارگران روشنایی، یعنی جوانب/نسخههای بعد سومی خودشان یا همان نیروهای زمینی فدراسیون کهکشانی، انرژیهای ابعاد بالا را به انرژیهای متناسب با بعد سوم تبدیل و به شبکه ی کریستالی زمین که پدید آورندهی آگاهی جمعی انسانهاست، منتقل میکنند. بنابراین استادان نوری که به آگاهیِ مطلق درونْ کهکشانی دست یافتهاند، از طریق کارگران روشنایی به جوامع بشری خدمت میکنند. آنها آنقدر به لحاظ معنوی/کوانتومی پیشرفته اند که قادرند در عرض یک لحظه کوچکترین پالس انرژیِ احساسی ساطع شده از جانب شما را دریافت و تجزیه تحلیل کنند و اینگونه آیندههای احتمالی بیشمار و چند بعدی ناشی از بازتاب آن ارتعاش را در شبکهی اینترنت هستی مشاهده نمایند . بسیاری از کارگران روشنایی یعنی بخشی از آگاهی استادان نوری، اکنون و پس از هزاران سال تناسخ بر روی زمین فراموش کرده اند که چگونه از بدو شکل گیری حیات در کهکشان راه شیری، به عنوان همکاران خالق در آفرینش بسیاری از مجموعههای هوشمندِ آگاهی یا همان سیارات آموزشی به مانند زمین شرکت داشتهاند. در واقع میتوان گفت که خدایان کنترل کننده و کارگران روشنایی هر دو از یک تبار بوده و هستند، اما به واسطهی انتخابهایشان دو قطب مختلف و متضاد از خالق اصلی (تاریک و روشن) در ابعاد پایین هستی را به وجود آورده اند. همچنین بسیاری از آنها، همواره در طول تاریخ دویست هزار ساله ی نسل بشر که کم کم به انسان امروزی تبدیل شد، به شکل فیزیکی بر روی زمین تناسخ داشتهاند، برای مثال به صورت همزمان در کالبد موسی و فرعون، در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. در ایران باستان نیز عده ای از آنان به گونه ای هماهنگ و بر پایه ی بالانس و هارمونی الهیِ میان دو نیمه ی تاریک و روشنِ ذات خالق، با یکدیگر همکاری میکردند (به مانند پادشاهان ساسانی و نگاهبانان آتشکده ها) که نتیجه ی آن عروج گروهی از آنوناکیهای معنوی به ابعاد بالاتر شد...



    *


    _zoom