رها آزاد
لازم به ذکر است که کارگران روشنایی بر خلاف سایر انسانها از طریق پورتالهای ستارهای وارد زمین نشده اند و از تقابلات سیارهایِ درون منظومه ای هیچگونه تاثیر پذیری ندارند، البته این موضوع شامل مسائل کارمیک نسبت به خانواده ی زمینی و اطرافیان آنها نمیشود و ممکن است اینگونه به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر عوامل محیطی قرار بگیرند. آنان همگی از طریق تولد (زایمان،) به واسطهی کشتیهای نوری و با انتخاب خود برترشان در نژادها و فرهنگهای گوناگون، وارد این دنیا میشوند. به بیانی دیگر، خود برترشان پیش از تناسخ محل فرود ایشان را انتخاب کرده است. آنها در صورت بیداری و به وجود آمدن پتانسیل لازم برای خلق دنیای مادی مطابق با خیر و صلاح همگان میتوانند در کالبد فیزیکی نیز به قدرتهای خالق بودنشان دست یابند، یعنی به خلق یک واقعیت جدید که همان برقراری تعادل در عناصر سیاره است، کمک کنند . میلیاردها سال پیش، خالقان نوری مختلف که همگی از نوادگان اصلی هفت فرشته ی مقرب عظیم اولیه (اِلوهیم) بودند، یعنی جزو نخستین تناسخهای گسترده ی خالقان نوری الوهیم در کالبدهای موجودات کهکشانی محسوب میشدند، گرد هم آمدند و با کمک یکدیگر پروژه ی زمین یعنی این کلکسیون زندهی کهکشانی را پدید آوردند.
به دلیل اینکه از تمامی گونه های حیاتی موجود در کهکشان راه شیری، نمونهای زنده در فرکانس محدود و سطح آگاهی پایین و ثابت در سیاره ی شما حضور داشته و دارد، ما زمین را کتابخانه ی زنده و یا سردخانه ی کهکشانی می نامیم؛ به عبارتی میتوان گفت که این گونه ها به حالت فریز درآمده اند و به این شکل نگهداری میشوند، بنابراین موجوداتی هوشمند و در قالب اشرف مخلوقات، مشابه طرح ژنتیکی بسیاری از حیوانات موجود بر روی سیارهی زمین در سایر منظومه های کهکشان راه شیری وجود دارد، گونه های بسیار هوشمندی به مانند فیلها، اسبها، گربه سانان، سگ سانان و حتی موجودات پیشرفته ی آبزی در این دسته قرار میگیرند . سیاره ی زمین یک منطقه ی آزاد است و هر چیزی که در آن وجود دارد، نوعی آزمایش محسوب میشود.
خدایان کنترل کننده نیز بسیاری از گونه های جانوری موجود در سیاره ی شما را مطابق سطح نوری که با آن کار میکنند، خلق کرده اند، به طوری که مخلوقات آنها اغلب در سطوح پایین آگاهی بعد سوم/چهارمی قرار دارند، یعنی موجوداتی خونسرد هستند که به صورت فردی فاقد روح قابل ارتقا میباشند، از جمله اکثر خزندگانی که امروزه در کوهها و بیابانهای خشک زندگی میکنند و عمدتا فقط در تاریکی شب از زیر زمین بیرون میآیند .
خالقان دیگری که موجودات پیشرفته تری از جمله انسانهای اولیه را آفریدند، به مانند گروهی از لایرانها و سیروسیها، کسانی بودند که به دلیل اجتناب از جنگهای کهکشانی برای یک بازهی کوتاه مطابق زمان کیهانی، یعنی تا به امروز، این سیاره را به خدایان کنترل کننده واگذار کردند که در ادامه به صورت مختصر آن را شرح خواهیم داد.
آنوناکیها به نوعی نمایندگان بخشهای مردانه ی کائنات یعنی گروه خاصی از نوادگان فرشتگان مقرب اولیه (اِلوهیم) که دربرگیرنده ی سه طیف پایینی نور هستند، محسوب میشوند و در ابعاد پایین، نیروهای مردانه به دلیل عدم حضور دائمیِ نیروهای مادرانهی هستی، از بالانس خارج شدهاند .این عدم حضور دائمی، به واسطه ی گردش مارپیچ منظومه در سفر خودش به دور مرکز کهکشان پدید میآید، به طوری که این حرکت شامل دو ربع نزولی 41هزار ساله (دواپرا و کالی یوگا) و دو ربع صعودی 41هزار ساله (ساتیا و ترتا یوگا) می باشد که ما آن را روز و شب منظومه ای/ستارهای می نامیم. همانطور که میدانید، خورشید شما به همراه تمام منظومه تان با سرعتی بسیار زیاد و مطابق یک حرکت مارپیچوار در حال سفر به دور مرکز کهکشان راه شیری یا بعد یازدهم است. این حرکت مارپیچیِ فنر مانند باعث میشود که ستاره به نسبت مرکز کهکشان بالا و پایین رود و در هر لحظه به مبدا اصلی تجلی و مقصد نهایی خویش نزدیکتر شود، اما همزمان بالا و پایین شدن منظومه به واسطه ی این حرکت دوار مارپیچی موجب میشود که زاویه ی قرار گیری آن نسبت به میزان هم راستایی با فرکانسهای ساطع شده از مرکز کهکشان، تغییر کند که میتواند باعث نزول و عروج آگاهی در دوران مختلف شود" تمام ارواحی که به صورت موجودات مختلف یا سیارات و ستارهه ای زنده در منظومه ی شما تجلی پیدا می کنند، در گذشته مطابق با زمان کیهانی، به شکل ذرهای کوچک از مرکز کهکشان به بیرون متصاعد شده اند و در نهایت نیز با مقیاسی بسیار بزرگتر به آنجا باز خواهند گشت.
اشاره کرده بودیم که آنوناکیها بازماندگان یکی از هفت نژاد اصلی کهکشان راه شیری در بعد سوم هستند و میلیونها نفر از آنها نیز در گذشته موفق به صعود شدهاند و هم اکنون به عنوان موجودات معنوی بعد پنجمی در کهکشان شما حضور دارند که برای نمونه میتوان به فَروَهر و سلیمان (هرمس) اشاره کرد.
اما آن دسته از آنوناکیهایی که در ابعاد پایین باقی ماندند، همانند زئوس، پوزئیدون، شیوا و بسیاری دیگر که متاسفانه امروزه با نامهای مذهبی و به عنوان خدا از آنها یاد می شود، کسانی هستند که در نقش پدید آورندگان دولت تاریک فرازمینیان منفی هزاران سال است که کنترل سیاره ی شما را در دست گرفته اند و در عصر حاضر، از انرژی پرستشی انسانهایی که غالبا جزو بازماندگان ژنتیکی آتلانتیسیها هستند تغذیه و به نوعی بر بازماندگان لمورینها حکومت میکنند. این پدیده از دیرباز در کشورهای پادشاهی رایج بوده و هست، به این صورت که شخص پادشاه که غالبا جزو نوادگان آتلانتیسیها است و انرژی پرستشی مردم خود را تقدیم آنوناکیها میکند. لازم به ذکر است که این روند در دوران جدید به نوعی وارد دنیای سیاست شده است، البته هم اکنون سیاستمدارانی نیز هستند که در خدمت نیروهای خاکستری (خزندگان منفی) و اهریمنی ( موجودات زیرستاره ای) می باشند . در گذشته پادشاهانی به مانند اکثر فرمانروایان ساسانی نیز وجود داشتهاند که به صورت مشخص با آنوناکیهای معنوی یعنی گروهی از بازماندگان کشتی فضایی نوح همکاری میکردند و در قلمرو حکمرانی آنها رعایت حقوق بشری، آراستگی، زیبایی و در کل، هارمونیِ الهی مشاهده میشد .
در نهایت دانستن این داستان به شما کمک میکند تا همچنانکه جوامع ناآگاه زمینی به پرستش خدایان کنترل کننده مشغول هستند، به جای فرستادن انرژی پرستشی، عشقتان را نثارشان کنید تا آنان نیز آگاه گردند و دست از جذب انرژی پرستشیِ مردمان زمینی بردارند. آنها در طول این سالیان دراز لایههای کارمایی کیهانی بسیار زیادی را برای خود ایجاد کرده اند، چراکه خودشان نیز سیستم کارمایی بازدارنده ای را برای مردمان سیارات حاضر در سطوح پایین آگاهی (به مانند زمین،) به وجود آورده اند؛ البته زمین آخرین نقطهای است که هم اینک در حال رها شدن از سلطه ی خدایان کنترل کننده است و این به منزله ی آزادی خودِ آنها از نفس و صعود به مراحل بالاتر آگاهی الهی نیز میشود؛ چراکه اکنون تمامی لایه های کهکشان راه شیری رو به ارتقا هستند. فرشتگان مقربی که هماینک در کهکشان شما حضور دارند، در واقع نخستین نسل بعد یازدهمی کهکشان راه شیری محسوب میشوند که پس از بازگشت به آگاهی محض الهی (بعد دوازدهمی)، موجودات بعد نهمی حاضر در فدراسیون کهکشانی طی یک روند تدریجی جای آنها را خواهند گرفت. زین پس هیچ سیاره ی بعد سومی دیگری در این جهان/کهکشان متولد نخواهد شد و واقعیت بعد سومی در کهکشان راه شیری به گونهای خالی از سکنه میگردد. همانطور که اکنون شما جسم بیجان سیارهی مریخ را در بعد سوم مشاهده میکنید، هسته ی زمین نیز در یک بازهی زمانی 2000 هزار ساله خاموش خواهد شد. اینکه میگویند مرگ پایان نیست، بلکه تولدی دوباره در دنیایی بالاتر است، در مقیاس منظومهای و کهکشانی نیز صدق میکند. بنابراین یک بازه ی زمانی 2000 ساله برای کهکشان شما کافیست تا به صورت کامل از واقعیت بعد سومی فراتر برود و این به آن معنا نیست که شما نیز حتما باید برای صعود به بعد پنجم این مدت زمان خطی را سپری کنید، چراکه صعود شما کاملا وابسته به سطح ارتعاشی روح میباشد و ممکن است در هر لحظهای اتفاق بیفتد. به صورت کلی (در مقیاس کهکشان) ارواحی که در طی این بازهی زمانی مشخص، نتوانند به بعد پنجم صعود کنند، در دنیای روحی سیارات بعد سومی (بعد چهارم/دنیای مَجاز) به روند بسیار آهسته تکاملیشان برای ورود به بعد پنجم ادامه خواهند داد. البته لازم است اشاره کنیم که ارواح قدیمی حاضر در این خط زمانی تنها ممکن است یکبار فرصت تناسخ دوباره در زمین جدید را به دست آوردند، چرا که هم اکنون سیاره به صورت آهسته در حال آفریدن نسل جدیدی از موجودات انسانی است"
...
نوشته شده توسط "بیداری ایرانی"